اختلال دوقطبی در کودکان چیست؟
اختلال دوقطبی در کودکان، که قبلاً با نام افسردگی-شیدایی شناخته میشد، یک اختلال روانی است که با نوسانات شدید خلق و خو مشخص میشود. این نوسانات میتوانند از دورههای شدید افسردگی تا دورههای بسیار شادی و انرژیزا (شیدایی یا هیپومانیا) متغیر باشند.
علائم اختلال دوقطبی در کودکان
نشانه های اصلی اختلال دوقطبی در کودکان را میتوان به دو دسته کلی تقسیم کرد:
دورههای شیدایی یا هیپومانیا
در این دورهها، کودکان احساس سرخوشی شدید، افزایش انرژی و فعالیت دارند. برخی از علائم شایع عبارتند از:
- احساس سرخوشی و نشاط شدید: کودک احساس میکند که میتواند هر کاری انجام دهد و هیچ محدودیتی وجود ندارد.
- افزایش انرژی و فعالیت: کودک نیاز کمی به خواب دارد و میتواند به طور مداوم کار کند یا فعالیتهای مختلف انجام دهد.
- حرف زدن زیاد و سریع: کودک تمایل به صحبت کردن زیاد و پریدن از یک موضوع به موضوع دیگر دارد.
- ایدههای بزرگ و غیر واقعبینانه: کودک ممکن است طرحهای بزرگ و غیرممکن داشته باشد و به آنها بسیار معتقد باشد.
- کاهش نیاز به خواب: کودک میتواند با چند ساعت خواب شبانه احساس سرزندگی کند.
- تحریکپذیری و پرخاشگری: کودک ممکن است به راحتی عصبانی شود و به دیگران پرخاشگری کند.
دورههای افسردگی
در این دورهها، کودکان احساس غمگینی شدید، بیحالی و بیعلاقگی دارند. برخی از علائم شایع عبارتند از:
- احساس غمگینی و ناامیدی شدید: کودک احساس میکند که هیچ چیز نمیتواند او را خوشحال کند.
- از دست دادن علاقه به فعالیتهایی که قبلاً لذتبخش بودند: کودک ممکن است دیگر از کارهایی که قبلاً دوست داشت لذت نمیبرد.
- تغییرات در اشتها و وزن: کودک ممکن است اشتهای خود را از دست بدهد و وزن کم کند یا برعکس، اشتهای زیادی داشته باشد و وزن اضافه کند.
- مشکلات خواب: کودک ممکن است بیخوابی یا خوابآلودگی بیش از حد داشته باشد.
- خستگی و کمبود انرژی: کودک احساس خستگی و بیحالی مداوم دارد.
- مشکلات تمرکز و تصمیمگیری: کودک نمیتواند به خوبی تمرکز کند و تصمیمگیری برای او دشوار است.
- احساس بیارزشی و گناه: کودک احساس میکند که هیچ ارزشی ندارد و مرتکب اشتباهات زیادی شده است.
توجه: اینها تنها برخی از علائم اختلال دوقطبی در کودکان هستند و شدت و تعداد علائم در کودکان مختلف متفاوت است. همچنین، برخی کودکان ممکن است همه یا برخی از این علائم را تجربه کنند.
انواع اختلال دو قطبی در کودکان
اختلال دوقطبی، همانطور که از نامش پیداست، انواع مختلفی دارد که هر کدام با الگوهای خاصی از نوسانات خلقی مشخص میشوند. این انواع بر اساس شدت، مدت و نوع دورههای شیدایی و افسردگی طبقهبندی میشوند.
-
اختلال دوقطبی نوع یک (Bipolar I Disorder)
مشخصه اصلی این نوع، تجربه حداقل یک دوره شیدایی کامل است. دورههای شیدایی بسیار شدید و با علائمی مانند سرخوشی شدید، افزایش انرژی، پر حرفی، ایدههای بزرگ و غیر واقعبینانه، کاهش نیاز به خواب و رفتارهای پرخطر همراه است. اغلب افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نوع یک همچنین دورههای افسردگی شدید را تجربه میکنند.
-
اختلال دوقطبی نوع دو (Bipolar II Disorder)
در این نوع، به جای دورههای شیدایی کامل، فرد دورههای هیپومانیا را تجربه میکند. هیپومانیا حالتی شبیه به شیدایی است اما شدت کمتری دارد. علاوه بر هیپومانیا، افراد مبتلا به اختلال دوقطبی نوع دو همچنین دورههای افسردگی شدید را تجربه میکنند.
-
اختلال سیکلوتایمی (Cyclothymic Disorder)
این نوع اختلال، نوسانات خلقی خفیفتر و طولانیمدتتری نسبت به دو نوع قبلی دارد. دورههای هیپومانیا و افسردگی خفیف به صورت متناوب و مداوم برای حداقل دو سال وجود دارد.
چه چیزی باعث بروز اختلال دوقطبی در کودکان میشود؟
علت دقیق اختلال دوقطبی در کودکان هنوز به طور کامل شناخته شده نیست، اما محققان بر این باورند که ترکیبی از عوامل ژنتیکی و محیطی در بروز این اختلال نقش دارند.
عوامل ژنتیکی
وراثت: یکی از مهمترین عوامل خطر ابتلا به اختلال دوقطبی، داشتن سابقه خانوادگی این اختلال است. اگر یکی از والدین یا نزدیکان کودک مبتلا به اختلال دوقطبی باشد، احتمال ابتلای کودک نیز افزایش مییابد.
تغییرات ژنتیکی: برخی تغییرات در ژنها ممکن است خطر ابتلا به اختلال دوقطبی را افزایش دهند.
عوامل محیطی
تروما و استرس: رویدادهای استرسزا مانند از دست دادن عزیزان، طلاق والدین، سوء استفاده جنسی یا فیزیکی، و مشکلات جدی در مدرسه میتواند خطر ابتلا به اختلال دوقطبی را افزایش دهد.
تغییرات هورمونی: تغییرات هورمونی در دوران بلوغ میتواند در بروز اختلال دوقطبی در نوجوانان نقش داشته باشد.
عوامل روانشناختی: عواملی مانند سبکهای مقابلهای ناسالم، مشکلات در روابط اجتماعی و کمبود مهارتهای اجتماعی نیز میتوانند در بروز اختلال دوقطبی نقش داشته باشند.
تشخیص اختلال دو قطبی در کودکان چگونه است؟
هیچ نوع آزمایش خون یا آزمایش تصویری مانند MRI مغز نمیتواند به تشخیص اختلال دو قطبی در کودکان کمک کند. روانپزشک کودکان معمولا برای بررسی و رد سایر احتمالات پزشکی این آزمایشات را درخواست خواهد کرد.
روانپزشکان و روانشناسان معمولا هنگام شرح حال گرفتن از والدین درباره خلق و خوی کودک، الگوهای خواب، سطح انرژی، مشکلات رفتاری و همچنین سابقه بیماری دو قطبی در خانواده سوال میکنند. آنها برای دریافت اطلاعات جزیی و دقیقتر آزمایشهایی را برای بررسی مشکلات یادگیری، گفتار و تفکر تجویز خواهند کرد.
درمان اختلال دوقطبی در کودکان چگونه است؟
درمان اختلال دوقطبی در کودکان معمولاً ترکیبی از دارو درمانی و روان درمانی است. هدف از درمان، کنترل علائم، بهبود کیفیت زندگی کودک و جلوگیری از عوارض طولانیمدت است.
دارو درمانی
- تثبیتکنندههای خلق و خو: این داروها به کاهش نوسانات خلقی و جلوگیری از دورههای شیدایی و افسردگی کمک میکنند.
- ضد روانپریشیها: این داروها برای کنترل علائم شیدایی مانند توهم استفاده میشوند.
- ضد افسردگیها: در برخی موارد، ممکن است برای درمان دورههای افسردگی از ضد افسردگیها استفاده شود.
روان درمانی
- درمان شناختی رفتاری (CBT): این نوع درمان به کودک کمک میکند تا افکار منفی را شناسایی و تغییر دهد، مهارتهای مقابلهای را یاد بگیرد و رفتارهای خود را مدیریت کند.
- درمان بین فردی: این درمان به کودک کمک میکند تا روابط اجتماعی خود را بهبود بخشد و مهارتهای ارتباطی خود را تقویت کند.
- درمان خانواده: این درمان به خانواده کمک میکند تا یاد بگیرند چگونه از کودک مبتلا به اختلال دوقطبی حمایت کنند و با چالشهای این بیماری مقابله کنند.
سایر درمانها در اختلال دوقطبی
- درمانهای مکمل: برخی درمانهای مکمل در اختلال دوقطبی مانند مدیتیشن، یوگا و ورزش ممکن است به بهبود علائم در کودکان کمک کنند، اما باید تحت نظر پزشک انجام شوند.
روش پیشگیری از اختلال دو قطبی در کودکان
متاسفانه راهی برای پیشگیری از اختلال دو قطبی در کودکان و بزرگسالان وجود ندارد، به دلیل اینکه متخصصان دقیقا نمیدانند علت اصلی بروز این بیماری چیست.
سخن آخر
بیماری اختلال دو قطبی در کودکان برای والدین استرسزا است. مهمترین قدم برای مقابله با آن پذیرش بیماری است. به یاد داشته باشید این کودکان به دلیل بیماری رفتارهای نامتعارف از خود نشان میدهند و پس از آن احساس شرمندگی دارند. موضوع مهمتر دیگر این است که اطرافیان هم درک درستی از بیماری داشته باشند و بدونند با کودک چگونه رفتارکنند.